تاریخی كه این مرد 69 ساله از خیابان ولیعصر زنده كرد

تاریخی كه این مرد 69 ساله از خیابان ولیعصر زنده كرد

تاكسی مدرن: بزرگ ترین خیابان خاورمیانه را نخست با درخت هایش می شناختند و درازی قدش و همین شاخصه هایش در كنار دیگر معیارهای این خیابان بودند كه خیابان ولی عصر (عج) 18 كیلومتری را در دل پایتخت، در لیست آثار ملی كشور به ثبت رساند و حالا هم زمزمه هایی از ثبت جهانی اش به گوش می رسد.


اگر نواقصی كه هر روز و هر سال ثبت جهانی این اثر بلند قد را زیر خاكِ فراموشی پنهان تر می كند، باز هم درختان خیابان اند كه بیش از همه ارزش این خیابان را نشان می دهند؛ درختانی كه در هر محدوده تهران، خاندانی وظیفه ی تامین شان را به عهده داشته تا ولی عصر را سر سبز كنند.
به گزارش تاكسی مدرن به نقل از ایسنا، «سید عباس سادات»، نسل دوم یكی از آن هاست. خاندان سادات كه درختان امیریه قدیم را از میدان راه آهن تا چند كیلومتر بالاتر از میدان منیریه تامین می كردند. او سال هاست پا جای پای پدر گذاشته و رزق سبزش، خانه های ضلع شمالی خیابان پیران عقل پایین تر از میدان منیریه را هم سرسبز كرده است.
از زمانی كه تهیه ی درختان خیابان ولی عصر (عج) را به سید عقیل سادات _ پدرش _ سپردند، او پا به پای پدر بخش جنوبی بزرگ ترین خیابان خاورمیانه را طی كرد تا سر سبزی اش میهمان هر روزه عابران این خیابان باشد.


سید عباس سادات هر چند ۶۹ سال دارد، اما ۵۲ سال از عمرش را پای خیابان ولی عصر (عج) گذاشت و هنوز هم.
او هر چند می گوید حالا خاطره ی خاصی از آن روزها ندارد، اما حرف و یادهایش در گفت و گو با خبرنگار ایسنا خود خاطره است. از درختانِ بزرگترین خیابان خاورمیانه كه با درشكه از شهریار و كرج به این منطقه آورده می شدند تا قیمت هر درخت ۳ تومانی كه حالا باید برایشان خدا تومان پول پرداخت كرد.
«از سال ۱۳۴۲ كه درسم را در كلاس ششم تمام كردم، همراه پدرم به این خیابان آمدم. كوچك بودم یك منطقه را علامت گذاری می كردند و به پدرم می گفتند برای این منطقه ۱۰۰ درخت می خواهیم. او هم درختان چنار را از باغ های مختلف می خرید به امیریه - خیابان ولی عصر (عج) امروزی محله منیریه – می آورد و كارگران آنها را می كاشتند.
این درخت ها بیشتر از منیریه تا راه آهن و قدری بالاتر از میدان، كاشته می شدند، هر چند تا جایی كه به خاطر دارم او چند بار برای بالاتر از این منطقه هم درخت سفارش گرفته بود.»
سادات ادامه می دهد «پدرم درخت ها را از باغ هایی كه اطراف كرج و شهریار و چهاردانگه بودند، می خرید. آن نقاط چنارستان بودند. درخت ها را از صاحبان باغ ها می خرید، قلمه می زد و دو ساله كه می شد، آنها را می فروخت.
در انقلاب زمان شاه این چنارها كاشته شدند. آن زمان، آبِ جوی خیابان ولی عصر (عج) همیشه برقرار و همیشگی بود.»


او كه از زمان حیات پدرش «سید عقیل سادات» بساط درخت و گل فروشی را در ابتدای خیابان پیران عقل، نبش خیابان ولی عصر پهن كرده و حالا مردم كه منطقه به بودنش عادت كرده اند، می گوید، «در دوره ی شاه درخت فروشی زیاد بود اما به جز گل بنفشه، گل های كمی برای فروش بودند. شب های عید در همین منطقه (به ابتدای خیابان پیران عقل نبش خیابان ولیعصر اشاره می كند) كه بحشی از حیاط یك خانه بود فقط كود و بنفشه می فروختند. به مرور پس از انقلاب گل ها و درخت ها زیادتر شدند. حتی درخت های دیگری به جز چنار و نارون هم به ان ها افزوده شد.»
وی حالا خودش را مقیم این خیابان می داند؛ حتی اگر شب ها روی نیمكتی كه كنار گل ها و درختانش گذاشته بخوابد، چون خانواده اش در منطقه كن تهران زندگی می كنند. به گذشته اش برمی گردد، وقتی پس از تامین درختان خیابان ولی عصر (عج)، از باغچه های مردم محله هم نگهداری می كردند.
او قیمت هر جعبه گل در آن زمان را « ۲۵ زار» می داند و می گوید «با آن پول به قهوه خانه چهارراه شاپور می رفتم، ناهار و شامم را می خوردم و حتی یك پتو برای خواب به من می دادند.»
سید عباس سادات به درخت تنومند مقابلش نگاه می كند، آهی می كشد و می گوید «بعد از این كه كاشت درخت در خیابان ولی عصر مد شد، خواستند تا در این خیابان های فرعی هم درخت بكاریم این درخت را خودم كاشتم، با دست خودم و سال هاست سایه بان دیگر درخت ها شده. با درشكه اسبی گل ها و درختان را می آوردیم این جا می چیدیم و می فروختیم.»
باردیگر آه می كشد، دست دیگرش را روی عصایش می گذارد و تكیه می دهد، باز هم چیزی یادش می آید، با لبخند می گوید «از پیش پدرم جدا نشدم، هر چند گویا قبل تر از پدرم هم كسی درخت برای خیابان امیریه كه حالا شده «ولی عصر (عج)» سفارش می گرفت، اما از روزی قرار شد پدرم این درخت ها را تامین كند. او درخت ها را چون كم بودند از باغ های مختلف جمع می كرد، می خرید و به امیریه می آورد و كارگران خودشان می كاشتند.


سید عباس سادات، قدم زنان، به سمت خیابان ولی عصر می رود، ابتدای خیابان نبش «انتظام قدیم و همان پیران عقل امروزی» یك درخت را نشان مان می دهد و می گوید «تا جایی كه به خاطر دارم درشت تر و ماندگارتر از این درخت دیگر نداریم. اما چند سالی است كه درختان به خاطر كمبود آب و نبود آفتاب درست و احیانا اتفاقات دیگر خشم می شوند و شهرداری جای ان ها درختان دیگری می كارد اتفاقی كه مدتی یك دفعه رخ می دهد.» وی اما به این نكته هم تاكید می كند كه هر چند در ان زمان این جوی ها بودند، اما درخت ها در جوی آب كاشته نمی شدند.
او به خاطر نمی آورد پدرش چند درخت برای خیابان ولی عصر آورده شاید هم در آن زمان رسم برای شمردن تعداد درخت ها نبوده، با این وجود می گوید كه «شاید چیزی حدود ۵۰ درخت از آن درخت ها امروز خشك شده یا از جای شان درآورده باشند» از طرف دیگر اما یادش است كه «برای هر درخت پدرش چیزی حدود سه تومان یا سه تومان و پنج زار می گرفته است.»
سید عباس سادات كه سال هاست خودرا مقیم این منطقه از منیریه تهران می داند، پس از گذشت ۵۲ سال از آن روزها، بهمن سال گذشته، یكی از تندیس های ششمین جایزه تهران را گرفت.
ولی امروز باید این تندیس را به چه كسانی داد برای از حذف تدریجی درختان تنومندی كه هر روز به یك بهانه از این خیابان ناپدید شدند!
پیروز حناچی - مسئول تهیه ی پرونده ی ثبت ملی محور خیابان ولی عصر (عج) تهران و شهردار امروز تهران – اما یك سال پس از ثبت ملی بزرگترین خیابان خاورمیانه،، این اقدام یعنی «ثبت خیابان، جداره ها، درخت ها و حریم منظری آنرا به این منظور دانست كه تا ارزش های خیابان ولی عصر (عج( حفاظت شوند. از میراث فرهنگی كه دراین زمینه آب زیادی گرم نمی گردد، اما باید دید در حفاظتی كه حناچی هفت سال پیش از آن حرف زد كه چه قدر در ساماندهی های سالانه این خیابان بزرگ توسط آقای شهردار و مدیران برنامه ریزی اش مورد توجه است.
مرورگر شما از ویدئو پشتیبانی نمی نماید.
فایل آنرا از اینجا دانلود كنید: video/mp4

1399/01/05
13:23:01
5.0 / 5
3584
تگهای خبر: باغ , تندیس , ساماندهی , شهردار
این مطلب را می پسندید؟
(1)
(0)

تازه ترین مطالب مرتبط
نظرات بینندگان در مورد این مطلب
لطفا شما هم نظر دهید
= ۲ بعلاوه ۱

لینک دوستان تاكسی مدرن

تاکسی مدرن

تگهای تاكسی مدرن

taximodern.ir - حقوق مادی و معنوی سایت تاكسی مدرن محفوظ است

تاكسی مدرن

سفارش آنلاین تاکسی مدرن