راهکارهای نجات اقتصاد در وضعیت جنگ از بیمه خسارت تا توزیع کوپنی کالا

راهکارهای نجات اقتصاد در وضعیت جنگ از بیمه خسارت تا توزیع کوپنی کالا

تاکسی مدرن: در شرایطی که جنگ به واقعیتی انکارناپذیر برای خیلی از کشورهای توسعه یافته و درحال توسعه تبدیل گشته است، نحوه مدیریت اقتصادی کشورها می تواند مرز میان فروپاشی و بقا باشد.



به گزارش تاکسی مدرن به نقل از مهر، زمانی که صدای گلوله ها و انفجارها اقتصاد یک کشور را نشانه می رود، مهم ترین پرسش این است که چطور می توان ستون های اقتصاد را از فروپاشی در امان داشت و معیشت میلیونها نفر را نجات داد؟ مرور تجربه جنگ هشت ساله ایران و نمونه های مشابه جهانی نشان داده است که ضرورت برنامه ریزی، اتکا به ظرفیتهای بومی و تعامل با مردم، راه عبور از سیاهی بحران اقتصادی جنگ است. در این راه، دولت ها با نوآوری در سیاست گذاری، اقدامات حمایتی و باز تعریف اولویت ها موفق شده اند نه فقط چرخ اقتصاد را متوقف نکنند، بلکه زمینه رشد طولانی مدت را بعد از جنگ فراهم آورند.

مدیریت اقتصادی تحت فشار؛ نقش دولت و مردم


یکی از اولین و حیاتی ترین اقدامات در دوران جنگ، مدیریت هوشمند منابع است. به طور معمول با شروع یک جنگ سخت یا تمام عیار، خطوط تامین کالا، انرژی و منابع مالی کشور به شدت لطمه می بیند؛ خیلی از زیرساخت های حیاتی مورد هدف قرار می گیرند و بازار جهانی نیز با تحریم ها یا محدودیت های گسترده واکنش نشان داده است. در چنین شرایطی تنها مدیریت متمرکز و کارآمد است که می تواند از فروپاشی اقتصاد جلوگیری نماید.
کارشناسان اقتصادی معتقدند بمحض شروع جنگ، سرعت عمل و قاطعیت در تصمیم گیری ها اهمیت دوچندان می یابد. در ایران دهه ۶۰، ستادهای پشتیبانی جنگ و کمیته های اقتصاد مقاومتی در کنار بسیج مردمی و شبکه گسترده تعاونی ها نقش کلیدی در توزیع کالا و مدیریت منابع داشتند. این ساختارها بر پایه اعتماد عمومی و همدلی بنا شده بود؛ عنصری که شرط موفقیت هر برنامه اقتصادی در بحران است.
دولت ها همزمان با شروع بحران می کوشند مکانیزم های توزیع کالاهای اساسی را شفاف، آسان و عادلانه کنند. ایران با سیستم جیره بندی و کوپن، موفق شد اولویت توزیع اقلام اساسی را به اقشار لطمه پذیر، مناطق جنگ زده و خانواده های شهدا و رزمندگان بدهد. این تجربه بعدها در خیلی از کشورهایی که با جنگ یا بحران های شدید اقتصادی رو به رو شدند به عنوان یک مدل مورد توجه قرار گرفت.

حمایت از تولید داخلی و برنامه ریزی برای خودکفایی


یکی از چالش های مهم در دوران جنگ، مختل شدن زنجیره تامین و واردات به علت ناامنی، تحریم یا تخریب بنادر و راه ها است. بدین سبب توسعه تولید داخلی معادل مقاومت در مقابل فشارهاست. نمونه موفق این سیاست، تجربه سالیان دفاع مقدس ایران است. کارخانجات تولید مواد غذایی و کالاهای اساسی اغلب با حداقل ظرفیت، اما بدون توقف به فعالیت ادامه دادند. خیلی از خطوط تولید از مناطق ناامن جنوب و غرب کشور به نقاط مرکزی و حتی حاشیه تهران منتقل شد. دولت با اعطای تسهیلات فوق العاده، تامین مواد اولیه و معافیت های مالیاتی کوشش کرد تشویق به تولید و کارآفرینی را زنده نگه دارد.
در سالیان جنگ، ظرفیت برخی کارخانجات به اندازه قبل نبود اما حتی با ۳۰ تا ۵۰ درصد توان، سهم بزرگی در حفظ جریان کالای اساسی ایفا کردند. این الگو به روشنی نشان داد که حتی تولید محدود داخلی در زمان بحران از اتکا کامل به واردات حیاتی تر است.
در نمونه ای دیگر، صنایع دارویی و بهداشتی ایران با تأکید بر دانش مهندسان جوان و انتقال تکنولوژی، توانستند بخش مهمی از نیاز بازار دارویی را تامین کنند و وابستگی به محصولات غربی را کاهش دهند؛ دستاوردی که امروز بازهم الهام بخش صنایع بومی است.

تجربه جهانی: آلمان، ژاپن و کره جنوبی در بحران


جنگ جهانی دوم، بی شک یکی از بزرگترین آزمایش های اقتصادی تاریخ بشریت بود. خیلی از کشورها با ویرانی زیرساخت ها و کمبود شدید مواد غذایی مواجه شدند؛ اما مثال هایی چون آلمان و ژاپن نشان داده است که سازماندهی، اتحاد ملی و برنامه های بازسازی دقیق می تواند اقتصاد را حتی بعد از شکست، به رده قدرت های جهانی بازگرداند.
در آلمان دوران جنگ و سالیان اولیه بعد از آن، اقتصاد بر پایه سه اصل استوار ماند: بسیج نیروی انسانی (حتی زنان و سالمندان)، اولویت دهی به تولید کالاهای اساسی و امنیتی، و نظام سهمیه بندی سخت گیرانه. نظام کوپن و رعایت عدالت توزیع کالا در شهرها و روستاها به کاهش نارضایتی عمومی و کنترل نرخها انجامید.
ژاپن نیز بعد از شکست نظامی، با اصلاحات باز توزیع منابع و سرمایه گذاری در آموزش فنی، اقتصاد خودرا به سرعت بازسازی کرد. همین مدل بعدها توسط کره جنوبی در دهه ۱۹۵۰ و بعد از جنگ کره نیز الگوبرداری شد؛ جایی که با حمایت بین المللی و تأکید بر تولید دانش بنیان، پله های توسعه طی چند دهه طی شد.

نقش عدالت اجتماعی و شفافیت اطلاعاتی


بدون شک یکی از معضلات بزرگ اقتصاد جنگ زده، رواج شایعه، احتکار و سودجویی است. تنها برقراری سازوکارهای عادلانه به همراه شفافیت کامل و اطلاع رسانی مستمر می تواند فضای امید و اعتماد را میان مردم حفظ کند.
کارشناسان اقتصادی همچون ابراهیم رزاقی تأکید می کند: هیچ برنامه اقتصادی در زمان بحران بدون مشارکت و اطلاع عمومی موفق نخواهد بود. در ایران، دولت با راه اندازی بخش های خبری ویژه، جلسات پرسش و پاسخ مردمی و تبیین شرایط واقعا دشوار، توانست از رواج شایعات و سوءاستفاده سودجویان جلوگیری نماید. اقداماتی مانند سیستم های مردمی برای گزارش احتکار یا نظارت های میدانی توسط مردم، تجربه ای موفق و اثرگذار بحساب می آید.

بیمه و جبران خسارات؛ عنصر اعتماد و ادامه فعالیت اقتصادی


راه اندازی صندوق های بیمه خسارت جنگی و پرداخت بموقع غرامت به کسب و کارها، اصناف و کشاورزان جزو سیاست هایی است که نه فقط توانست چرخه اقتصاد جنگ زده ایران را نیمه جان نگه دارد، بلکه پایه اعتماد و رضایت مردم را بنا کرد.
در خیلی از کشورها بعد از جنگ، صندوق های ویژه جبران خسارت، اعطای وام های کم بهره یا بخشودگی گسترده مالیاتی برای بازسازی مناطق لطمه دیده، تأثیر قابل توجهی بر سرعت بازسازی و رونق مجدد اقتصاد داشته اند. کارشناسان تأکید دارند که این سیاستها در ایران نیز علاوه بر جنبه اقتصادی، بُعد مهم روانی داشته و احساس تعلق جمعی و مشارکت گسترده تر را تقویت کرد.

نگاه به آینده؛ بحران ها فرصت بازآفرینی اند


گرچه جنگ همیشه با درد و از دست دادن هم راه است، اما تجربه کشورهای مختلف از شرق تا غرب نشان داده است که بحران ها می توانند زمینه ساز نوآوری، تحول ساختاری و حتی رشد اقتصاد ملی باشند. در ایران نیز، بعد از پایان جنگ با وجود کمبودها و ویرانی ها، با استفاده از روحیه جهادی و امید عمومی، روند بازسازی با سرعتی مثال زدنی شروع شد و خیلی از طرح های زیربنایی جدی تر دنبال شد.
رزاقی معتقد می باشد شاید بزرگ ترین سرمایه اقتصاد جنگ زده، سرمایه اجتماعی باشد. این سرمایه همان همدلی، مشارکت و احساس مسئولیتی است که مردم و دولت را تبدیل به شریکان واقعی در عبور از بحران می کند. پرسش اصلی این است: آیا دولت ها و مردم می توانند از این سرمایه اجتماعی برای عبور از چالش های جدید اقتصادی نیز بهره ببرند؟.

اقتصاد جنگ را به فرصت بدل کنیم


در نهایت آن چه از گزارش تمامی تجربیات داخلی و خارجی برمی آید، این است که عبور از بحران اقتصادی جنگ تنها با تأکید بر اتحاد ملی، شفافیت سیاست گذاری، جبران خسارت لطمه دیدگان، دفاع از تولید داخلی و توزیع عادلانه منابع امکان دارد. کشورهایی که این اصول را فراموش کردند، هیچ گاه از رکود و ویرانی خارج نشدند. اما آنها که با نوآوری، همراهی مردم و حمایت هدفمند دولت پیش رفتند، از دل خاکستر بحران به آینده ای درخشان تر دست پیدا کردند.
نمونه ایران نه فقط در جنگ هشت ساله بلکه در بازسازی پس از آن نشان داده است که در سخت ترین شرایط هم می توان موسس صنعتی نوین بود. ایران بلا فاصله بعد از پایان جنگ، با اجرای طرح های عمرانی بزرگ از سدها و جاده ها تا پالایشگاه ها و خطوط گاز توانست چهره جامعه و اقتصاد خودرا متحول سازد. امروز، خیلی از فعالان اقتصادی معتقدند همین پتانسیل تاب آوری، راز رودررویی با همه تهدیدهای پیش روست.
بدون تردید، اقتصاد در دوره ی بحران جنگی تنها با یک برنامه ریزی خشک و دستوری مدیریت نمی شود؛ بلکه آن چه در عمل به نجات اقتصاد می انجامد، نقش نگاه مشترک، همراهی مردم و تصمیمات خلاقانه مبتنی بر واقعیت های جامعه است. کشور ما و جهان نشان داده اند که «تاب آوری» نه واژه ای تشریفاتی، بلکه اصلی سرنوشت ساز برای عبور پیروز از شرایط جنگ و بحران است.


منبع:

1404/04/24
08:43:22
5.0 از 5
4
تگهای خبر: آموزش , تكنولوژی , تولید , جاده
این پست تاکسی مدرن را می پسندید؟
(1)
(0)
X

تازه ترین مطالب مرتبط
نظرات بینندگان در مورد این مطلب
لطفا شما هم نظر دهید
= ۶ بعلاوه ۳

لینک دوستان تاكسی مدرن

تاکسی مدرن

تگهای تاكسی مدرن

taximodern.ir - حقوق مادی و معنوی سایت تاكسی مدرن محفوظ است

تاكسی مدرن

سفارش آنلاین تاکسی مدرن

تاکسی مدرن، همراه هوشمند شما در سفرهای شهری