تنهایی یك زن در زندگی اسیدی
تاكسی مدرن: زهرا پرستاری است كه در یك حمله اسیدی زندگی اش نابود شد.
به گزارش تاكسی مدرن به نقل از ایسنا، روزنامه شهروند نوشت: «بی كس و تنها شده است. از همه گلایه دارد. دردهایش آن قدر زیاد است كه حتی توان صحبت كردن در موردشان را هم ندارد. حرف زدن درباره رنج هایی كه می كشد، او را بیشتر از همیشه آزار می دهد. برای همین است كه كنج عزلت را انتخاب كرده و با هیچ كس صحبت نمی نماید. به تنهایی دردهایش را تحمل می كند. درد وحشتناك اسید روی صورت و بدنش او را از پا انداخته؛ در آن عصر تلخ و غم انگیز، وقتی با دست های پر از خرید، كلید را روی در خانه اش چرخاند و وارد شد، هیچگاه تصورش را هم نمی كرد كه در عرض چند ثانیه زندگی اش برای همیشه نابود می گردد. زن پرستاری كه نیروی تداركاتی بیمارستان محل كارش، او را برای همیشه سوزاند. با ظرفی پر از اسید، جلوی در خانه همكارش كشیك داد و در نهایت هم به هدفش رسید. زهرای ۳۶ساله را سوزاند و فرار كرد. زهرا در خانه تنها ماند با دردی وحشتناك از اسید؛ به تنهایی دستانش را به دیوار گرفت و خودش را به خیابان رساند و پس از آن هم با یك تاكسی به بیمارستان رفت. مرد اسیدپاش هم چند ساعت بعد خودش را تسلیم پلیس كرد. حالا چهار ماه از آن عصر تابستانی دردناك گذشته و زهرا مانده با یك دنیا دردی كه درمانی برایش پیدا نمی نماید. پولی برای درمانش ندارد. چشمانش می بیند اما ضعیف و تار؛ بینی اش را از دست داده و صورتش نابود شده است. در خانه خواهرش زندگی می كند و تنها خواسته اش قصاص متهم است. زهرا نمی تواند صحبت كند، افسردگی او را بیش از حد غمگین و گوشه گیر كرده است. برای همین خواهر بزرگتر زهرا درباره سرنوشت پرغصه خواهرش به خبرنگار «شهروند» توضیح می دهد:
خواهرتان متهم را از قبل می شناخت؟
خواهرم ۲۰ سال سابقه كار دارد. او پرستار بیمارستان بود. متهم را هم چندین سال می شناخت. او نیروی تداركات بیمارستان بود، البته كارهای دفتری را انجام می داد.
انگیزه اش از این اسیدپاشی چه بود؟
خواهرم یك سالی می شد كه از شوهرش جدا شده بود. او وقتی جدا شد، ۱۰۰ میلیون تومان بعنوان مهریه گرفت. همان زمان از همكارها شنیده بود كه متهم پول می گیرد و با آن كار می كند. یكی دو تا از همكارهای خواهرم هم به او پول های زیادی داده بودند و متهم هم پول سود را برایشان واریز می كرد، برای همین خواهرم هم پولش را به این مرد داد تا برایش كار كند. پس از آن بود كه این مرد آغاز كرد به رفتارهای زشت و زننده و اصرار داشت كه با خواهرم ارتباط بیشتری برقرار كند، برای همین خواهرم هم از او خواست تا پولش را برگرداند ولی وی خاطرنشان كرد كه اگر پولت را می خواهی باید با من ازدواج كنی. پس از آن بود كه مزاحمت های این مرد آغاز شد و لحظه ای خواهرم را رها نمی كرد. ادعا می كرد عاشقش شده و خواهرم باید با او ازدواج كند، برای همین هم روی او اسید پاشید. می گفت حالا كه با من ازدواج نكردی، نباید با مرد دیگری هم باشی.
خواهرت از او شكایت نكرده بود؟
اتفاقا وقتی مزاحمت های این مرد خیلی زیاد شد، خواهرم از او شكایت نمود. متهم را گرفتند. او هم تعهد داد كه دیگر سمت خواهرم نخواهد آمد اما درست سه روز پس از شكایت روی خواهرم اسید پاشید.
نقشه اسیدپاشی را چطور اجرا كرد؟
خواهرم در خانه اش تنها زندگی می كرد. مدت ها بود كه این مرد جلوی در خانه خواهرم كشیك می داد. دست از سر او برنمی داشت. روز حادثه، خواهرم خرید كرده بود. وی در خانه اش را باز كرد و به سالن رفت تا خرید هایش را روی زمین بگذارد. پس از آن وقتی برگشت كه در خانه را ببندد، ناگهان مرد مزاحم را جلوی در می بیند. تا می آید در را ببندد، او وارد می گردد و اسید را می پاشد. خواهرم بلافاصله دستش را روی صورتش می گذارد كه او بار دوم اسید می پاشد. برای همین هم صورت و هم دو دستش در اسید سوخت.
متهم متاهل بود؟
بله. او ۷ سالی می شد كه از زن اولش جدا شده بود. چهار سال هم بود كه با زن دومش ازدواج كرده بود. اتفاقا از همسر اولش یك دختر ۱۶ ساله دارد كه عضو تیم ملی فوتبال زنان است. او هرچند زن و دختر داشت باز هم به دنبال خواهرم افتاده بود و در نهایت هم او را نابود كرد.
خواهرت فرزند دارد؟
بله. دو پسر ۱۶ و ۱۰ ساله دارد. از وقتی این اتفاق افتاده، خواهرم دچار افسردگی شده است. اصلا با هیچ كس صحبت نمی نماید. دلش نمی خواهد كسی را ببیند، حتی فرزندانش را؛ كمتر جلوی آنها ظاهر می گردد. خواهرم دارد از غصه آب می گردد.
درمان های خواهرتان چطور پیش می رود؟
هزینه هایش خیلی زیاد است. معمولا قربانیان اسید پاشی از خیلی جاها حمایت می شوند ولی هیچ كس نیست از زهرا حمایت كند. خواهرم بی كس و تنهاست. وضع مالی خوبی هم نداریم كه بتوانیم از پس هزینه ها بربیاییم. بینی خواهرم كامل از بین رفته است. سرش سوراخ شده است. دیگر نمی دانیم باید چه كار نماییم. هیچ كس هم نیست حتی به دیدار خواهرم بیاید. ما از هیچ جا حمایت نمی شویم. خودمان مانده ایم با دردی كه هیچ درمانی ندارد. خواهرم از این می ترسد كه مجبور شود به دیه راضی شود تا بتواند كمی از هزینه های درمانش را تامین كند ولی اصلا دوست ندارد از قصاص متهم بگذرد؛ هر چند كه می دانیم او قصاص نخواهد شد.
از خانواده متهم كسی به دیدارتان آمده است؟
نه اصلا. هیچ كدام حتی حالی هم نپرسیده اند.
خواسته تان چیست؟
خواهرم فقط قصاص می خواهد. دوست دارد متهم یا قصاص شود یا اعدام. ما فقط می خواهیم مجازات سنگینی برای متهم در نظر بگیرند. او زندگی خواهرم را برای همیشه نابود كرد. خواهرم تا عمر دارد باید جراحی شود و هیچوقت هم نمی تواند مثل گذشته زندگی كند. او بی هیچ گناهی به رنج و عذاب همیشگی محكوم شد و ما حداقل خواسته ای كه داریم این است كه سبب و بانی اش مجازات شود. كاش كسی بود كه از ما حمایت می كرد. ما خیلی تنهاییم و مثل قربانیان اسیدپاشی دیگر نیستیم كه حمایت شویم. الان خواهرم باید كلی عمل جراحی انجام دهد ولی به خاطر بی پولی درمانش متوقف شده است. از لحاظ روحی هم به هم ریخته است. او از همان لحظه حادثه تنها بود و حالا پس از چهار ماه هم تنها مانده است. او به تنهایی از خانه اش بیرون آمد و خودش را به بیمارستان خودشان رساند. همكارانش وقتی او را دیدند و شناختند، كلی گریه كردند. هیچكس باور نمی كرد كه زهرا چنین بلایی سرش آمده باشد. ما می خواهیم متهم بزودی مجازات شود؛ نه این كه پس از چند وقت زندانی شدن، آزاد شود و به راحتی به زندگی اش ادامه دهد.
متهم در بازداشت است؟
بله. یكی دو بار می خواست با وثیقه آزاد شود اما به او اجازه ندادند. الان چهار ماه است كه در بازداشت به سر می برد.
این مطلب را می پسندید؟
(1)
(0)
تازه ترین مطالب مرتبط
نظرات بینندگان در مورد این مطلب